دکتر عائض القرنی / ترجمه: صلاح الدین مصلح
خداوند بندگان را آفرید تا او را یاد کنند، و به آفریدگان روزی داد تا شکر او را بجای آورند، اما بیشترشان غیر او را پرستیدند و بیشتر آنها شکر کسان دیگر را بجای آوردند، زیرا طبیعت و سرشت کفرورزی، ناسپاسی، قدرناشناسی و کفران نعمت بر نفس آدمیان چیره گشته است. پس جا نخور اگر دیدی آنها زیبایی اخلاق تو را انکار می کنند، نیکی های تو را می سوزانند، خوبیهایت را فراموش میکنند، بلکه حتی ممکن است با تو دشمنی کنند و تو را با منجنیق کینه ی پنهان شده در دلهایشان مورد اصابت قرار دهند، بی هیچ دلیلی، مگر بخاطر اینکه تو به آنان نیکی کرده ای!
{و ما نقموا إلا أن أغناهم الله ورسوله من فضله}
(چیزی که این منافقان را بر سر خشم آورد و سبب انتقام گرفتن آنان شود وجود ندارد، مگر اینکه خدا و رسولش به فضل و کرم خود آنان را (با اعطاء غنایم که هدف ایشان در زندگی است) بی نیاز گردانیدهاند).
بسوی خوشبختی-۵ (در انتظار تشکر هیچکس مباش)
دکتر عائض القرنی / ترجمه: صلاح الدین مصلح
خداوند بندگان را آفرید تا او را یاد کنند، و به آفریدگان روزی داد تا شکر او را بجای آورند، اما بیشترشان غیر او را پرستیدند و بیشتر آنها شکر کسان دیگر را بجای آوردند، زیرا طبیعت و سرشت کفرورزی، ناسپاسی، قدرناشناسی و کفران نعمت بر نفس آدمیان چیره گشته است. پس جا نخور اگر دیدی آنها زیبایی اخلاق تو را انکار می کنند، نیکی های تو را می سوزانند، خوبیهایت را فراموش میکنند، بلکه حتی ممکن است با تو دشمنی کنند و تو را با منجنیق کینه ی پنهان شده در دلهایشان مورد اصابت قرار دهند، بی هیچ دلیلی، مگر بخاطر اینکه تو به آنان نیکی کرده ای!
{و ما نقموا إلا أن أغناهم الله ورسوله من فضله}
(چیزی که این منافقان را بر سر خشم آورد و سبب انتقام گرفتن آنان شود وجود ندارد، مگر اینکه خدا و رسولش به فضل و کرم خود آنان را (با اعطاء غنایم که هدف ایشان در زندگی است) بی نیاز گردانیدهاند).
یادداشتهای دفترچهی آشکار دنیا را مطالعه کن تا در فصل های آن داستان پدری را بیابی که پسرش را تربیت می کند، غذا، پوشاک، انواع خوردنیها و نوشیدنیها را در اختیار وی قرارداده و به او ادب و علم میآموزاند، شب بیداری می کشد تا او بخوابد، گرسنگی می کشد تا او سیر بماند، خستگی را تحمل می کند تا او راحت و آسوده باشد اما هنگامی که این پسر سبیل درآورده و بازوهایش قوی می شوند با خوار شمردن، بی احترامی کردن، دشمنی ورزیدن، نافرمانی، داد و فریاد کشیدن بر سر او، و مایه ی عذاب شدید برای پدرش بودن، برای او مانند سگی هار می شود.
هان! پس شکیبا باشند کسانی که برگهای خوبیهایشان به نزد فطرتهای آلوده و نابودگران عزم و اراده سوزانده می شود، و شاد باشند به ثواب و پاداش کسی که خزائنش تمام ناشدنی می باشد.
این سخنان آتشین تو را به ترک خوبی و عدم نیکی کردن به دیگران فرا نمیخواند، بلکه تو را آماده میسازد برای اینکه انتظار ناسپاسی و نادیده شمردن خوبیها و نیکوکاریهایت از طرف دیگران را داشته باشی، بنابراین از کارهایی که می کنند غمگین مباش.
کار خیر را برای رضای خدا انجام بده، زیرا در هر صورت تو برنده هستی و در اینصورت ناسپاسی ناسپاسگر و انکار انکارکننده هیچ
زیانی به تو نمیرساند. و خداوند را سپاس کن که تو اهل نیکوکاری و طرف مقابل اهل بدرفتاری و بدکاری است و بدان که دست بالا (دست بخشنده) بهتر از دست پایین (دست گیرنده) می باشد
{إنما نطعکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا}
(ما شما را تنها به خاطر رضای خدا خوراک میدهیم، و از شما پاداش و سپاسگذاری نمیخواهیم).
بسیاری از عقلا از زیادی قدرناشناسی در میان اکثر مردم مات و مبهوت و شگفت زده شدهاند؛ انگار آنها وحی الهی را نشنیدهاند که در مورد سرکشی و طغیانگری این گروه از انسانها خبر می دهد
{مر کأن لم یدعنا إلی ضر مسه کذلک زین للمسرفین ما کانوا یعملون}
(آن چنان راه خود را در پیش می گیرد که انگار ما را برای دفع محنتی که بدو رسیده است به فریاد نخوانده است. این چنین اعمال اسرافگران در نظرشان آراسته شده است)).
غافلگیر مشو اگر به شخص احمقی قلمی هدیه کردی و او در مقابل با آن قلم شروع به فحش و ناسزانویسی در مورد تو کرد، یا اینکه به فرد بدخویی عصایی را بخشیدی تا به آن تکیه زده و گوسفندانش را با آن براند و او عصا را بر سرت کوبید، این اصل بشریت گندم خوار ناسپاس در مقابل پروردگار بلندمرتبه است، بنابراین من و تو چه انتظاری داریم؟