دکتر جاسم المطوع / ترجمه: صلاح الدین مصلح
روزی در پیشگاه خداوند متعال نشسته و بر اوقات رفتهٔ عمرم پشیمان گشتم و لحظهای از لحظات عمرم را به حضور طلبیدم.
به او گفتم: میخواهم دوباره بازگردی تا تو را در کارهای خیر غنیمت شمارم.
گفت: زمان هرگز متوقف نمی ماند!
گفتم: ای لحظه! خواهش میکنم برگرد تا از تو استفاده کنم و کوتاهیام را نسبت به تو جبران نمایم.
گفت: چگونه بازگردم، در حالی که با صفحات اعمالت پوشانده شدهام؟!
گفتم: غیرممکن را ممکن کن و بازگرد، چه لحظاتی را پس از رفتنت تباه ساختم!
گفتگویی با «لحظه»!
دکتر جاسم المطوع / ترجمه: صلاح الدین مصلح
روزی در پیشگاه خداوند متعال نشسته و بر اوقات رفتهٔ عمرم پشیمان گشتم و لحظهای از لحظات عمرم را به حضور طلبیدم.
به او گفتم: میخواهم دوباره بازگردی تا تو را در کارهای خیر غنیمت شمارم.
گفت: زمان هرگز متوقف نمی ماند!
گفتم: ای لحظه! خواهش میکنم برگرد تا از تو استفاده کنم و کوتاهیام را نسبت به تو جبران نمایم.
گفت: چگونه بازگردم، در حالی که با صفحات اعمالت پوشانده شدهام؟!
گفتم: غیرممکن را ممکن کن و بازگرد، چه لحظاتی را پس از رفتنت تباه ساختم!
گفت: اگر همه چیز در دست من بود بر میگشتم، اما کسی که تو او را میخوانی توان زنده شدن دوباره را ندارد. پروندهٔ اعمال گذشتهات بسته شده و به سوی الله بالا برده شده است.
گفتم: آیا این غیرممکن است که دوباره بسویم برگردی در حالی که داری با من حرف میزنی؟
گفت: لحظات زندگی یا دوستی صمیمی هستند که به سود دوستشان گواهی میدهند یا دشمنی سرسخت که به زیان او شهادت میدهند و من از لحظاتی هستم که دشمن توست و در روز قیامت علیه تو گواهی خواهد داد… پس چگونه دو دشمن میتوانند یکجا جمع شوند؟!
گفتم: افسوس بر آن لحظات عمر که از دستم رفت!
اما از تو خواهشمندم که نزدم بازگردی تا اینکه کارهای شایسته انجام دهم و فرصتهایی که از دست دادهام را جبران کنم.
ناگهان «لحظه» ساکت شد…
گفتم: ای لحظه! آیا سخن مرا نمیشنوی؟! خواهش میکنم جواب مرا بده.
گفت: ای غافل از نفس خویش، ای تباه کنندهٔ وقتهای خود… آیا نمیدانی که اکنون برای بازگرداندن «لحظه»، لحظاتی از عمر خودت را بر باد دادی؟ آیا میخواهی این چند لحظه را هم باز گردانی؟!
اما من چیزی نمیگویم جز: {إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ} (بی گمان نیکیها، بدیها را از میان میبرد) [هود:۱۱۴]
بنابراین بشتاب و عمل صالح انجام بده و کوشا باش و در هر حال تقوای الهی را پیشه کن و بدی را با نیکی همراه کن تا آن را پاک سازد و با مردم با اخلاق نیک برخورد نما.